اميرساماميرسام، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

امیرسام پسرگل مامان و بابا

شروع تعطیلات تابستانی امیرسام و مامان و باباجون

از 5 شنبه 26 مرداد تعطيلات تابستاني مامان و بابايي شروع ميشه اميرسام هم يه هفته از طرف مهد تعطيلن ..................ميخوايم اگه خدا بخواد حسابي خوش بگذرونيم............. 1-قراره هفته اول بريم سمت شمال غرب(اردبيل و سرعين و آستاراو....)آخه باباجون تا به حال ان طرفا نرفته 2- هفته دوم هم عروسي خاله سهيلا جون تو اصفهانه ......كه هنوز هيچ كاري نكرديم و هيچ تداركي نديديم 3-بايد كم كم واسه تولد اميرسام كوچولوي خودم آماده بشم............البته پارسال تولد خيلي مفصل گرفتم ولي امسال چون موقتا تا چند ماه ديگه تو تو اين خونه هستيم و جامون كوچيكه و نمي خوام تولد مفصل بگيرم البته.................... همه چي هست ولي مهمانا ف...
25 مرداد 1391

عکس های عید 90-مهد ایرانمهر

  ما برای عید ٩٠ یکی دوماهی جلوتر لباساشو خریدیم که یه دستش این بود ولی وقت نکرده بودیم بند شلوارشو بخریم که مهد اعلام کرد می خواد عکسای عیدشونو بگیره دیگه وقت نشد بخرم مجبور شدیم همین طوری عکس بگیرن...............پسر گلم ببخشید مامانی کوتاهی کرد؟ ...
25 مرداد 1391

دندان یا ویروس جدید؟

پسر گل مامان خدارو شكر از واكسن 18 ماهگي تا الان مريضي  خاصي نگرفته بود كه من بخوام خانه بمونم و مرخصی بگیرم، ولي الان دو هفتس همش درگيرم خداواسه هيشكي نياره حتی همین تب ساده ،دوهفته پيش كه خروسك شد من چون يه بار تجربه داشتم و خروسک گرفته بود  نترسيدم و خونسرد ،صبركردم تا خوب بشه چون  می دونستم ويروسه و دوره داره بايد بگذره و داروي خاصي نداره ،هرچند يه روز مرخصي گرفتم و خونه بودم ولـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــي.........اين داستان ادامه پيدا كرد وتا ديروز درگير بودم البته بهتر شد ه بود و مهد هم ميرفتو لي از شنبه صبح كه بيدار شدم بهونه گير بود بعد چند روز  كم كم ت...
24 مرداد 1391

امیرسام سخنگو.............

عسل مامان تو حرف زدن يه كمي داره تنبلي مي كنه از بس شيطونه و حواسش به همه  چي هست تا يه موقع از فضولي  کردن عقب نيفتی.....  به قول عمو اكبرش كه خيلي دوسش داره،اين طوري حرف زدن بچه و اشتباه گفتنشون ،خيلي با مزه تره و قتي بچه كامل حرف مي زنه ديگه ان شريني قبل رو نداره....هميشه مي گه قدر اين روزاشو بدونيد.. يكسري از كلمه هايي كه يادمه رو مي نويسم تا بعد ها بدوني چه طوري حرف مي زدي يا چه فضوليا و چه شيرين كاري داشتي. قان قان يعني ماشين. مايي يعني ماهي. اده يعني بده. آشو يعني پاشو. آخور يعني بخور. ايا يعني بيا. عادا يا آبا بسته به شرايط هردو رو مي گي يعني بابا عاد...
18 مرداد 1391

آب بازی کردن کودکان

بازی با آب یکی از بهترین، اساسی ترین و لذت بخش ترین کارهایی است که کودکان انجام می دهند. آب جذبه ای سحرآمیز برای آنها دارد. کودکی که با آب بازی می کند، در حال یادگیری علت و معلول گرما و سرما، جاری شدن و فرو رفتن در زمین است. این کودک پس از آنکه به عنوان موجودی کوچک در دنیایی بزرگ، یک روز سخت را پشت سر گذاشت، با آب بازی آرامش می یابد. آب بازی باعث تسکین عصبانیت های کودک شده و کودک از طریق آن از ناراحتی ها، فشارها و تنش ها رهایی یافته و احساس آرامش می کند. چون کودکان آب بازی را بسیار دوست دارند از این طریق می توان مفاهیم و مطالب بسیاری را به آنها آموخت و موجبات رشد مهارت ها و توانایی های مختلف آنها را فراهم ساخت. رشد توانایی ها و مهار...
15 مرداد 1391

متن ترانه بارون بارونه لری .............عشق امیرسام منه

  متن لری ترانه بارو   ترجمه   بارو بارو بارونه هی دسه تو به و دسم بيا رمو و حونم هی گل باغمی تو  چش و چراغمی تو چراغ حونم تونی مونسو يارمی تو بارو بارو بارونه هی دسه تو به و دسم بيا رمو و حونه هی انتظار و انتظار سوزه شيرين نمکدار سی تو بيمه بی قرار بارو بارو بارونه هی دستو به و دسم بيا رمو و حونه هی صبرو قرارم تونی مونس و يارم تونی اسير و خوارم نکو دوای دردم تونی   بارون بارون بارونه هی دستت رو بده بدستم بيا بريم بخونه ام هی گل باغمی تو چشم و چراغمی تو چراغ خونم تویی مونس و ي...
15 مرداد 1391

امیرسام و شیرین کاری هاش

  بعضي وقتا واسه جلب توجه الكي عطسه مي كني البته اداشو در مي اري. وقتي من يا بابايي دعوات مي كنيم سريع ميري پيش آن يكي و الكي خودتو لوس مي كني و تا نگيم ببخشيد و بوست نكنيم قهر مي كني. هروقت مي خوري جايي دردت مي آد ،مي گي آ ي آ ي ....چي شده .از بس ما مي گفتيم چي شد ؟ ياد گرفتي فکر می کنی خودتم باید بگی . هر وقت تو شلوارت جيش مي كني يا يه كار بد انجام ميدي سريع مياي منو بغل مي كني و بوسم مي كني يعني ببخشيد تا دعوات نكنم.عجب دانايي هستيا؟ چندوقت پيش خوردم به اپن آشپزخونه  و تا چند دقيقه دولا را ه مي رفتم و آي آي مي كردم.....حالاياد گرفتي الكي دولا مي شي و كمرتو مي گيري و مي گي آي آي ...
15 مرداد 1391

مادر

اگر هنوز در كنار شماست بیش از پیش قدردان عشقش باشید . و اگر نه ، یادآور عشق بی شرط او باشید و همیشه عشق به مادرتان را به خود یادآور شوید زیرا فقط یكی از این عشق دارید .  فقط یك مادر در تمام دوران زندگی ! ! ! . عشق مادرانه : 1- وقتی شما یك سال داشتید او به شما شیر می داد و حمام می كرد و شما : با گریه ها و جیغ و دادها از او تشكر می كردید .   2- وقتی شما دو سال داشتید او به شما یاد داد كه راه بروید و شما :وقتی  او شما را صدا می زد تا به سویش بروید به عنوان قدردانی از او فرار می كردید .   3-  وقتی شما سه سال داشتید او تمام غذاهایی كه شما دوست داشتید را می پخ...
11 مرداد 1391